بنیامین بهادری به همت موسسه «پیام» به مدیریت «غلام و شاهین ترابی» و مدیریت اجرایی «رسول ترابی» در تهران روی صحنه رفت و این بار در کنسرتی پر از ایده و برنامهریزی شده توانست دوستدارانش را غافلگیر کند و در این بین برخی نواقص برنامه نیز مزید بر علت شد تا از زاویه ای جدید به این برنامه و حواشی اش بپردازدیم.
حاشیه نگاری از این کنسرت را می خوانید:
مجله مراحم: * پرده های سفید بزرگ تمام صحنه را پوشانده اند و در حالی که نوازنده ها و بنیامین در حال تست صدا هستند، تنها سه نفر از اعضای حراست سالن اجازه ورود به سالن را پیدا کرده اند و بنیامین از مدیر برنامه هایش خواسته که در هنگام تست صدا کسی در سالن نباشد. همه پشت پرده های سفید سالن در حال آخرین مراحل تست صدا هستند و این در حالی ست که ساعت حوالی ۱۸:۳۰ دقیقه است و مردم زیادی در بیرون سالن در انتظار ورود به داخل سالن محل برگزاری برنامه هستند. این یکی از بحران های همیشگی کنسرت های پاپ در کشور است که بواسطه تحویل دیر هنگام سالن برای تست صدا و انجام امور اولیه و طراحی صحنه، معمولا مشکلات ایجاد می شود و به قانونی نانوشته تبدیل شده است. فکرش را بکنید جمعیت بیرون سالن مشغول شنیدن تست صدای کنسرتی هستند که برایش غش و ضعف کرده اند! ساعت ۱۸:۵۰ دقیقه… صدای من را از سالن میلاد نمایشگاه بین المللی می شنوید.
* بالاخره اجازه ورود داده می شود. مردم بیرون از سالن در حالی که انرژی فوق العاده ای دارند، هلهله کنان وارد سالن می شوند. کافی است نوری در سالن انداخته شود یا چراغی خاموش شود تا همه ببینند انرژی حاضران چقدر بالاست. بنیامین از محوطه بالای اتاق بک استیج زیر چشمی سالن را تحت نظر دارد مشخص است که برای این اجرا برنامه ریزی ویژه ای را انجام داده است.
*هیچکس نفهمیده که بنیامین و گروهش روی صحنه آمده اند. پرده توری سفید جلوی سن را گرفته و نوازنده ها پشت سازهایشان قرار گرفته اند. یک تیر چراغ برق با لامپی روشن، یک کیوسک تلفن همگانی زرد رنگ، یک دست مبل کلاسیک با آینه و شمعدان و عکس سه در چهار همسر بنیامین روی آینه و میزی با چند فنجان قهوه دکور برنامه را تشکیل داده اند. بنیامین با استایلی جدید و شلوار پارچه ای و کت و البته پوتین هایی چرمی و بلند روی صحنه رفت. استایلی متفاوت تر از آنچه تا به حال از او دیده ایم. او بندهای پوتین هایش را محکم بسته و حالا بعد از قطعه ای انرژیک و بی کلام شروع به خواندن می کند. پارت دوم قطعه اول که می رسد، «مستانه مهاجر» و چند نفر دیگر در جلوی سن به یک باره همه پرده ها را پائین می کشند و همزمان نور روی صحنه هم روشن می شود تا شروع جالب کنسرت بنیامین با این سبک و سیاق باشد.
* پوتین های بنیامین مهم ترین بحث در گرفته در سالن است. او در اولین صحبت هایش می گوید: «من در همه شهرها و استانهای ایران برنامه داشته ام. ولی کنسرت های تهران همیشه یک جور دیگر است. انرژی کنسرت در بقیه جاهای ایران همیشه بالا و عجیب بوده و برای من ولی هیچ جا مثل تهران خاکش بگیر نیست.»
* هفته عشق، آی تو، چشمای رنگی، عاشق شدم و … قطعاتی هستند که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. بنیامین در اکثر لحظات دست راستش در جیبش است و نشان می دهد که اعتماد به نفس بالایی دارد. که واقعا هم دارد… او پایه میکروفن را چند باری جا به جا می کند و صدای ویولن «نیما وارسته» در قطعه «عاشق شدم» در سالن می پیچد. همه دنبال ویولونیست می گردند و دل خیلی ها می گیرد. بنیامین با گرفتن ژست ویژه ویولونیست ها نشان می دهد که حواسش هست که نیما نیست… صدای ویولون پخش می شود و داغ نیما برای خیلی ها تازه می شود. بنیامین باهوش است. می داند کجا و چطور بدون هیچ حرف و تصویری حرفش را بزند. حتی با گرفتن یک ژست هم می شود خیلی حرفها را زد. باور میکنید؟
*«حال همه تهرانی ها خوبه؟». بنیامین این را می گوید و «چندمتر مکعب عشق» و «تنگ غروب» را می خواند. یادم هست بنیامین یک بار گفته بود : اجرای «لایو – سکوئنس» همه جای دنیا اتفاقی عرف و رایج است. مشخصا میزان «لایو» بودن موسیقی برخی از قطعات کنسرت در کمترین حالت ممکن است. بنیامین بیشتر حواسش به «شو» و حرکات نمایشی برنامه است و جمعیت هم که همراه… سلو نوازی های گیتارالکتریک و البته هنرنمایی «علیرضا میر آقا» از نقش بالای نوازنده های گروه در اجرای برخی قطعات حکایت دارند و البته مدیریت خوب «علی منصوری» رهبر ارکستر گروه.
* «تو خود عشقی خود عشق»، «خاطره ها» و «میدونم یه وقتایی» قطعات بعدی بنیامین هستند. با گذشت چیزی حدود ده سال از انتشار «دنیا دیگه مثل تو نداره» هنوز هم مهم ترین قطعه و پرطرفدارترین اثر بنیامین همین اثر است که به قول خودش با آن همیشه سقف سالن نمایشگاه چند شکاف جدید برمی دارد. حالا نوبت به یک غافلگیری بزرگ رسیده. کسی که هیچ کس فکرش را هم نمی کرد و مثل گذشته همه منتظر بودند که بنیامین در انتهای قطعه « میدونم یه وقتایی»، یهو و بدون هیچ فاصله ای بزند به «ای الهه ناز». ولی او این بار به یک باره و با پخش همزمان تصاویری از «مرتضی پاشایی»، بدون ارکستر و در فضایی پر از اندوه و اشک «یکی هست» را خواند تا خیلی ها با دیدن تصاویر پاشایی و فضای عجیب سالن به گریه بیفتند و «یکی هست» را با صدایی گرفته با بنیامین همخوانی کنند. این بخش یکی از زیباترین بخش هایکنسرت بنیامین در شامگاه گذشته بود.
* عشق احساسه، لکنت، قهوه و اشتباه من قطعات بعدی بنیامین بودند و «آی نسیم» با نمایش عکسی سه در چهار روی آینه و شمعدان روی صحنه باعث شد بار دیگر تراژدی بنیامین یاد خیلی ها بیفتد. بنیامین در انتهای این قطعه گفت: «این قطعه رو کمتر توی کنسرت ها می خونم. ولی امروز چون تولدش بود خوندم. امیدوارم غمگین تون نکرده باشم.»
* حالم بده، آخ عزیزم و چند قطعه دیگر قطعات انتهای برنامه هستند و بنیامین این بار خودش شخصا به معرفی اعضای گروهش می پردازد: آلبن بارسخیان، استیو آوانسیان، آرش سعید، محمد موجرلو، علیم نصوری، علیرضا میر آقا. سلیم احمدی (مدیر برنامه های بنیامین)، مستانه مهاجر، شاهین ترابی، کارگردان فیلم چند متر مکعب عشق، بهاره افشاری، مجتبی محرمی، بهروز رهبری فر، مجتبی میرزاجانپور و… دیگر چهره هایی بودند که از سوی بنیامین به حاضرین در سالن معرفی شدند.
کنسرت برج میلاد
مشاهده آرشیو این مطلب:اخبار موسيقي ، سينما و تلويزيون