امروز

مجله تفریحی ستاره ساق

سرگرمی .تصاویر .یوزر پسورد .روستای ساق

پيوندها

مجله تفریحی ستاره ساق

مجله تفریحی ستاره ساق

با ما در ارتباط باشيد

مدير سايت: داوودکلمات
پست الکترونيک:
تلفن:
همراه:
آدرس:

گناه روح انسان را می کشد

 

گناه روح انسان را می کشد

آیت ا... مظاهری گفت: گناهان زبان مانند دروغ، غیبت، تهمت و اهانت و تحقیر، گناهان گوش، مثل شنیدن گناهان زبانی دیگران و شنیدن موسیقی شهوت انگیز و بالأخره گناه چشم، نظیر چشم چرانی و دیدن صحنه ها و مناظر تحریک آمیز و تماشای فیلم و عکس مبتذل و شهوت انگیز، بعد ملکوتی یا بعد روحی انسان را می کشد و کشته شدن روح بسیار بدتر و زیان بار تر از مرگ جسم انسان است. آیت ا... مظاهری بیان کرد که عواملی، مانع تعقّل انسان شده، کارکرد بعد روحی انسان را از بین می برند. «قساوت دل» اوّلین مانع عقلانیّت و خردورزی است که غفلت از قبح گناه یکی از مراتب آن است. در این مرتبه از قساوت قلب که این هم درد بسیار بزرگی است، ابهت گناه از دل انسان می رود. گناه بسیار اهمیت دارد؛ اگر انسان مبتلا به قساوت دل نباشد و به عبارت دیگر، روح و بعد روحی خود را نکشته باشد، جا دارد که با یک گناه که در ظاهر کوچک می نماید، به اندازه ای متلاطم و ناراحت شود که دق کند و بمیرد.

 

حکایتی از درک ابهّت گناه

 

رسم پیامبر اکرم«ص» این بود که هنگام جنگ، به اعلام آن بسنده می کردند و کسی را مجبور به شرکت در جنگ نمی کردند. بلال روی بام مسجد می رفت و می گفت: «الصلاة جامعةً»، آنگاه همه جمع می شدند و به قول عوام اگر آب دستشان بود، نمی خوردند و به مسجد می آمدند تا ببینند چه خبر است؟ سپس همه در جنگ شرکت می کردند. در این میان، معمولاً چند نفر از جوان های امین و مورد اعتماد به دستور پیامبر اکرم«ص» برای سرپرستی زنان و فرزندان رزمنده ها در شهر می ماندند.

روزی یکی از آن افراد برای رفع حوائج از اهل یک خانه، به در منزل آنان رفته بود که حین صحبت با خانم خانه، دستش روی دست خانم قرار گرفت. آن خانم وحشت زده گفت: «النّار، النّار»، چه کردی؟! این آتش است. این شخص به اندازه ای منقلب شد که سرپرستی خانواده ها را به دیگری سپرد و برای توبه، سر به بیابان گذاشت و مانند دیوانه ها مرتب می گفت:«النّار، النّار».پیامبر اکرم«ص» از جبهه برگشتند. به ایشان گفتند: آن جوان، بی حیایی و گناه کرده و اکنون در بیابان است. پیامبر فرمودند: توبه اش قبول است. گناه، هرچقدر هم بزرگ باشد، اگر به راستی گناهکار توبه کند، توبه اش قبول می شود. سپس فرمودند: بیاید. هنگام بازگشت، با اینکه جوان از قبول شدن توبه اش خشنود بود، امّا شدّت شرمندگی او را آزار می داد و نمی توانست در صورت پیامبر«ص» نگاه کند. بالأخره، به محضر آن حضرت رسید. اتفاقاً آن حضرت سوره تکاثر را قرائت فرمودند. وقتی تلاوت ایشان به آیه شریفه «کَلّا لَو تَعْلَموُنَ عِلمَ الیَقینِ، لَتَرَوُنَّ الجَحیمُ» رسید، ناگهان جوان آهی کشید و صیحه ای زد و نقش بر زمین شد.

وقتی به کنارش آمدند، دیدند که از شدّت ناراحتی و شرمندگی، جان داده است . وقتی دل انسان، قساوت و کدورت نداشته باشد، می تواند به خوبی فکر کند و با تعقّل، پس از یک گناه، به چنین جایگاهی برسد.اگر انسان توجه داشته باشد که در محضر پروردگار متعال است و خدا او را می بیند: «إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ» هرگز گناه خود را کوچک نمی شمارد و درک می کند که نافرمانی خداوند تعالی، هرچند به نسبت کوچک باشد، چون در محضر ربوبی است، بسیار قبیح و بزرگ است. حضرت امام«ره» چه خوش می فرمود: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت خدا نکنید». این جمله از آیه «اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّه ُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ» گرفته شده و بر اساس این آیه شریفه می توان گفت: همه جا محضر پیامبراکرم«ص» و محضر ائمه طاهرین«ع» است. همه جا محضر امام زمان«روحی فداه» است و ادب حضور باید مراعات شود.

 

گناه، اثر وضعی دارد

 

باید توجه داشته باشیم که گناه اثر وضعی دارد. اثر وضعی فقط این نیست که انسان بیچاره و بدبخت و جهنّمی شود، بلکه نزد اهل دل، بدتر از همه چیز این است که رانده درگاه خداوند شود و خدا از او قهر و به او غضب کند. بعضی اوقات نیز غضب خدا عجیب می گیرد. بعضی اوقات گناه انسان، برای خودش، برای جامعه و حتی برای اولاد او اثر وضعی دارد. گاهی نیز اثر وضعی گناه و عقوبت دنیوی ناشی از آن، فوراً به گناهکار می رسد. یعنی علاوه بر قساوت قلب، او را به ناراحتی و عذاب دنیوی هم مبتلا می سازد. اگر خداوند از گفتار و کردار کسی غضبناک شود، خطرناک است.در روایت آمده است که دو نفر از اصحاب امیرالمؤمنین«ع» را که یکی توسط مار و دیگری به نیش عقرب گزیده شده بود، نزد آن حضرت آوردند تا ایشان آن دو نفر را از عذاب و ناراحتی نجات دهند.

امیرالمؤمنین«ع» به آنها فرمودند: از گناهی که موجب این ناراحتی برای شما شده است، استغفار کنید و به خدا پناه ببرید. آنها عرض کردند: جریان چیست؟ آن حضرت به یکی از آنها که عقرب او را گزیده بود، فرمودند: فلان روز که فلان کس به سلمان فارسی طعنه زد و طعنه او به خاطر محبّت سلمان به ما بود، تو بر خود و خانواده و فرزند و مالت ترسیدی و ملاحظه آن مرد را کردی و از سلمان دفاع نکردی! از این جهت گرفتار نیش عقرب و مبتلا به این درد شدی! اگر می خواهی خداوند ناراحتی تو را از بین ببرد، توبه کن و تصمیم بگیر هر کس دوستی از ما را مورد طعنه قرار داد، در صورت توان او را کمک نمائی. سپس به نفر دوّم که مار او را گزیده بود، رفتار مشابه وی نسبت به قنبر را یادآوری فرمودند و نیش مار و درد و عذاب او را نیز ناشی از رفتار او دانستند. دفاع از مسلمان واجب است. غیبت ها و تهمت هایی که امروزه بین مردم و در مجالس رایج است، خیلی گناه دارد و اگر کسی بتواند از شخص غایب یا شخصی که مورد اهانت و طعنه واقع می شود، دفاع کند و در این زمینه کوتاه بیاید، در آن گناه بزرگ شریک است.

بر این اساس، اینکه در روایات آمده و فقها نیز در رساله ها نوشته اند که گناه غیبت، بدتر از زنا یا قتل است، شامل کسی که غیبت را می شنود و دفاع نمی کند هم می شود. بنابراین همه باید هنگام غیبت یا تهمت و نظایر آن، از شخص مظلوم دفاع کنند و مانع آبروریزی او شوند. متأسفانه گاهی مشاهده می شود برخی از مردم نه تنها از همدیگر دفاع نمی کنند، بلکه از غیبت و تهمت استقبال می کنند و با حرکاتی نظیر گرد کردن چشم خود، گوینده را برای ادامه دادن به آن گناه بزرگ تشویق می کنند. امّا باید بدانند این طرز رفتار علاوه بر عذاب اخروی، در دنیا اثر وضعی دارد و آنها را گرفتار می سازد.

 

اثر وضعی اهانت

 

یکی از علمای بزرگوار که رحمت خدا بر او باد به من می گفت: برای خرید گوشت به مغازه قصابی رفتم. شخص بی ادبی آمد و به قصاب گفت: گاو نمی کشی؟ و پنهانی به من اشاره کرد. قصاب تبسّم کرد. همان لحظه که تبسم کرد، یک زنبور لب او را گزید. آنها خیال کردند من نفهمیدم چه شد، امّا نیش زنبور اثر وضعی آن تبسّم بود.استاد بزرگوار ما حضرت امام«ره» می فرمودند: مرحوم آیت ا... آقای شاه آبادی«ره» غصه می خوردند از اینکه یک نفر در اثر جسارت به ایشان مُرده بود. حضرت امام می گفتند: قضیه از این قرار بوده است که آقای شاه آبادی حمام بودند و وقتی از خزینه بیرون آمدند، یک آدم جسور و قدرتمندی مقداری آب به ایشان پاشید و جسارت هم کرد. آقای شاه آبادی بدون اینکه به او توجه کنند، به خزینه برگشته، خودشان را آب کشیدند و بعد بیرون آمدند.

آن شخص هنوز از حمام بیرون نرفته بود که به خاطر آن جسارت، زبانش تاول کرد و مرتب می گفت: زبانم می سوزد و یکی دو ساعت طول نکشید که در بیمارستان مُرد. حضرت امام می گفتند: آقای شاه آیادی غصه می خوردند و می گفتند: ای کاش من حرفی به او زده بودم تا زود دچار آن عذاب نشود.باید توجه شود که گرچه اثر وضعی گناه، زیان بار است؛ امّا خسارت و زیان ابتلا به قساوت دل بیش از اثر وضعی گناه است. در واقع، دل انسان در پی گناه و تکرار گناه، سیاه و تاریک می شود.

وقتی چنین شد، غیبت می کند و توجه به بزرگی گناه خود ندارد؛ دروغ می گوید و خیال می کند کار خوبی کرده، شایعه پراکنی می کند و خیال می کند عبادت کرده است. اختلاف راه می اندازد و تصوّر می کند کار خوبی انجام داده است. قرآن کریم می فرماید: ورشکسته ترین افراد و بدبخت ترین مردم همین ها هستند که بدی می کنند و خیال می کنند خوبی کرده اند: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالًا، الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعا» مثلاً افرادی غیبت می کنند و نام آن را غیبت سیاسی می گذارند و خیال می کنند عبادت کرده اند. این انحراف، از آنجا سرچشمه گرفته که عقل این گونه افراد نمی تواند کار کند؛ زیرا قساوت دارد و گناه آنها برای دل و عقل آنان غل و زنجیر شده است. قرآن کریم در آیه ای می فرماید: یا رسول الله! وقتی برای آنها قرآن می خوانی، می گویند: افسانه است: «إِذَا تُتْلیَ عَلَیْهِ ءَایَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ» . سپس در آیه بعد می فرماید: به سبب اعمال آنها دلشان زنگار گرفته و روی عقل آنها پرده آمده است؛ وگرنه قرآن افسانه نیست: «کَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» قساوت دل، آدم را به اینجا می کشاند؛ یعنی گاهی می رسد به آنجا که ابهت گناه از دلش می رود و بعضی اوقات اصلاً عادت به گناه کرده و گناه را توجیه می کند و از آن لذت هم می برد.

 

توصیه به اجتناب از گناه

 

جوان ها! گناه نکنید، گناه تباهی می آورد، گناه، مانع عاقبت به خیری و عامل عاقبت شر و عاقبت بد است. پس، گناه نکنید؛ اما اگر در اثر فریب شیطان مرتکب گناه شدید، فوراً توبه کنید و به اصلاح خود و جبران گناه بپردازید و مواظب باشید که گناه را تکرار نکنید و در سرازیری گناه واقع نشوید. مراقب باشید به گناه، به خصوص به غیبت، تهمت و دروغ عادت نکنید که عادت به گناه، خیلی خطر دارد. گاهی انسان در اثر بی توجهی به قانون مراقبه، در شبانه روز ده غیبت می کند و گناهی به میزان ده مرتبه عمل منافی عفت در پرونده او ثبت می شود، اما متوجه گناه خود و آثار سوء آن نیست. برخی در یک روز ده مرتبه توهین می کنند، ولی نمی فهمند که ده مرتبه با خدا جنگیده اند. ده تا تهمت می زنند که مانند ده بار آدم کشی است. اما چون در سرازیری گناه واقع شده اند، متوجه اعمال زشت خود نیستند.

این افراد مانند ماشینی که در سراشیبی ترمز بریده است، در سرازیری گناه حرکت می کنند و سرانجامی جز سقوط نخواهند داشت. امّا آنچه محتاج توجه بیشتر است و همیشه به جوانان متذکّر می شوم، اینکه: جوان های عزیز اگر العیاذبالله گناه می کنید و اگر در سرازیری گناه واقع شده اید، تقاضا دارم که گناه را توجیه نکنید. خطر توجیه گناه، از مراحل قبلی گناه بسیار بیشتر است. توجیه گناه، انسان را به جایی می رساند که غیبت می کند، بعد می گوید: خوب کاری کردم؛ تهمت می زند یا شایعه پراکنی می کند یا توهین می کند و نه تنها از کار خود راضی است، بلکه رنگ و لعاب دینی به آن می دهد. همه این مصائب از زنگار روح و قساوت دل سرچشمه می گیرد. دل و روح انسان فوق العاده اهمیت دارد، اما متأسفانه برخی روح خود را می کشند و کارکرد عقل، فطرت یا وجدان اخلاقی را از بین می برند و این، درد بزرگی است.

ابزار آنها برای کشتن روح و بعد ملکوتی هم گناه است؛ یعنی اگر از آنها بپرسند که چگونه روح خود را کشتید؟ باید بگویند در اثر گناه؛ گناه چشم، زبان و گوش.گناهان زبان مانند دروغ، غیبت، تهمت و اهانت و تحقیر، گناهان گوش، مثل شنیدن گناهان زبانی دیگران و شنیدن موسیقی شهوت انگیز و بالاخره گناه چشم، نظیر چشم چرانی و دیدن صحنه ها و مناظر تحریک آمیز و تماشای فیلم و عکس مبتذل و شهوت انگیز، بعد ملکوتی یا بعد روحی انسان را می کشد و کشته شدن روح بسیار بدتر و زیان باز تر از مرگ جسم انسان است.شما خیال می کنید این ماهواره ها تصویری را نشان می دهد و صدایی را پخش می کند و تمام؟! این طور نیست، بلکه آدم می کشد، آنگاه انسان سیاه دل می شود.

وقتی سیاه دل شد، حاضر است چند ساعت از وقت ارزشمند خود را صرف تماشای ماهواره کند. حتی در وقت نماز نیز نماز اوّل وقت و نماز جماعت را فدای فیلم و سریال می کند و در آخر وقت، قدری به عنوان نماز خم و راست می شود. معلوم است که چنین کسی خیلی به خودش ظلم می کند. نباید ظلم کرد، ظلم به مردم و ظلم به خدا نباید کرد؛ ظلم به خودمان هم نباید بکنیم. قرآن بر هر سه تاکید می فرماید. گاهی می فرماید: ای انسان ظلم به خدا نکن و شرک نورز؛ گاهی می گوید: ای انسان ظلم به مردم نکن؛ زیرا خیلی خطرناک است. گاهی هم می فرماید: ای انسان به خودت ظلم نکن. کشتن روح، ظلم بزرگی است که انسان نسبت به خودش دارد و متأسفانه توجه به ظلم خود نیز ندارد.

بیگانگان با دین نبی خاتم

 

بیگانگان با دین نبی خاتم

چند سالی است دست های پنهانی از آستین به درآمده و با شدت و حدت هر چه تمام تر و با امکانات کافی و وافی در دامن زدن به تفرقه در مسائل معنوی بین مسلمین می پردازند.

 

عده ای نیز در این میان عمدا یا سهوا بازیچه نیات اهریمنی این دست های پنهان شده، به واژگونی و وارونه سازی پرداخته و فرع را بیشتر از اصل در اذهان ساده دلان مطرح ساخته و در حال ایجاد آشفته بازاری در خاک پاک ایران هستند.

 

این جریان جاهلی با بزرگنمایی ها بر سر مسائل اختلافی و به نحو یکسویه با استفاده و حمایت های مالی دست های پنهان استعمار داخلی و خارجی، در ایران که اکثریت قاطبه آن مسلمان و هم پیرو مذهب ناجیه تشیع بوده با دیگر هموطنان و برادران اهل سنت و جماعت که دارای یک کتاب، یک قبله و پیغمبر واحد که مبشر توحید خالص و بی شائبه توأمان با معنویت بوده است، حکم تکفیر نسبت به پیروان مذاهب اسلامی صادر می کنند. نتیجه این ایجاد تفرقه و اختلاف های خانمانسوز بجز آب به آسیاب دشمن ریختن نخواهد بود. آیا اسلام با اذعان لسانی و قلبی به توحید و رسالت حضرت محمد(ص) پذیرای عالم انسانی و انسان ها نبوده است.

 

حیات حقیقی دین اسلام زیستن به پاکی و دور از نفسانیات بودن به آداب و قوانینی که در کتاب عظیم الشان قرآن از سینه و زبان پاک حضرت رسول(ص) بر ابنای بشر بویژه مسلمین ساری و جاری گشته تا در ظل توحید خالص، توشه سفر خویش را به دنیای دیگر که مامن حقیقی مومنان و پاک نهادان و وارستگان است، ببندند.

 

تفاسیر و برداشت های متفاوت و گاه متضاد که در اذهان استنباط می شود، سبب شده عده ای فقط خود را ناجی و دیگران را هالک مفروض کرده و حکم تکفیر صادر می کنند. حکم تکفیر عده ای از جهال که به زعم خطای خویش دیگران را کافر و فقط خود را ناجی مفروض دانسته را چه ​می​توان نامید. مگر تکفیری ها خود را پیرو همان پیغمبری نمی دانند که با غیرمسلمان به سیره رحمانی به تعامل پرداخته و در فتح مکه چنان بزرگواری فرموده؟ چگونه است که عده ای از پیروان حضرت ایشان معتقدان به الله تعالی و قرآن را به زعم خاطی خویش به دسیسه و تحریک بیگانگان به کفر متهم می کنند و بغض و عناد و دریافت های باطل خویش و مسموم را تحت عنوان دین و اعتقاد به معنویت اسلام به خورد ساده لوحان می دهند؟

 

بشر، محتاج به تعلیم انبیاست و آنچه انبیا تعلیم فرموده اند نامش دین است، یعنی راه زیستن به خیر، صلاح، نورانیت و مقام انسانیت در این دنیا تا این نعمت عمر سبب برداشتن توشه آخرت بشر گردد.

 

مسلمین و جهانیان رحمت للعالمین و دین او را که همان اسلام است، دریافتند. حقیقت اسلام پاک نگه داشتن روح آدمی از آلایش است و افرادی که به نام توحید و قرآن و حضرت رسول(ص) و حضرات ائمه اطهار(ع) عناد و دشمنی را در میان پیروان ایشان عمدا به دسیسه و حمایت از بیگانگان القا می کنند تا بنیان های دینی و ملی ایرانیان را هدف اضمحلال قرار دهند «خسر الدنیا و الاخره» خواهند بود و عده ای نیز سهوا القائات خانمان برانداز و تفرقه افکنانه را در میان مسلمین چه شیعه و سنی ساری و جاری کرده و جلوی پیوند اخوت مسلمین در جامعه فهیم و صبور ایران زمین را گرفته و مانع عینیت امت واحده محمدی(ص) می شوند، فردای روز قیامت جوابگوی اعمال خواهند بود.

 

سرانجام این که به اذعان دانشمندان و منصفان عالم، اسلام قلبی و معنوی توسط ایرانیان به اقصی نقاط دنیا راه یافته است و دانشمندان ایران زمین مانند بوعلی سینا، رازی، فارابی و ملاصدرا غیر از خدمت به ساحت پاک اسلام کاری دیگر انجام نداده اند و ایرانیان به جهت عشق قلبی و حقیقی به روح قدسی اسلام و پیروی از حضرت رسول(ص) و حضرت مولاعلی(ع) و فرزندان پاکشان که بی منت و از سر صدق بوده، هزینه ها و خسران های جانی و مالی بسیاری را تا به امروز دیده و متحمل شده اند تا پرچمدار راستین دین مبین باشند.

مذاهب عمده چین دین بودا

 

دین بودا

حدود قرن یکم میلادی به چین راه یافت و از قرن چهارم بطور گسترده در این کشور توسعه یافت و تدریجا به تاثیرگذارترین مذهب چین مبدل شد . دین بودا در چین از لحاظ خانواده دین بودای شعبه زبان هان ؛ دین بودای تبتی و و مذهب بودای " بالی" تقسیم می شود . راهبان بودائیست در چین جمعا 200هزار نفرند . اکنون در چین بیش از 1300 معبد و 33مدرسه بودائیسم وجود دارد و حدود 50 نوع نشریات مربوط به دین بودا به چاپ می رسد . مذهب بودای تبتی که فرقه ای از دین بودا است بطور عمده د رمناطق خودمختار تبت؛ مغولستان داخلی و استان "چین های" رواج دارد . ملیتهای تبت ؛ مغول، یوگو ؛ من با ؛ لو با و تو معمولا به مذهب بودای تبتی اعتقاد دارند و شمارش پیروان این مذهب حدود 7 میلیون نفر است . مذهب بودای زبان " بالی" بطور عمده در ایالتهای خودمختار "سی شیوان با نا" و " ده هون " ملیت های " دای " و " جین بو " استان یون نان واقع در جنوب غربی چین رواج دارد . اکثر مردم ملیتهای " دای " ، " بولان" ، "آچان" ؛ و " وای " جمعا حدود یک میلیون تن به این فرقه دین بودا معتقدند . پیروان دین بودا به زبان هان همانند این ملیت اصلی چین در نقاط مختلف این کشور پراکنده اند .

 

تائویسم

 تائوییسم مذهب اصیل چین است و بیش از 1800سال تاریخ دارد ؛ این مذهب از قرن دوم میلاد پابه عرصه گذاشت . تائویسم بر پایه اعتقادات باستانی یعنی پرستش طبیعیت و نیاکان توسعه یافته و در تاریخ شاخه های زیادی داشت و نهایتا به دو فرقه " چیوان جن " و " جن ای " تقسیم شد . این دین در میان ملیت هان تاثیرگذار است . اما به دلیل فقدان مراسم و تشریفات جدی برای مشارکت در این دین ، دستیابی به آمار دقیق شمار پیروان این مذهب سخت است . چین دارای حدود 1500معبد و 25هزار روحانی اعم از زن و مرد تائوییست است .

 

دین اسلام

دین اسلام از قرن هفتم میلادی به چین راه یافت . اکثر مطالق مردم اقلیتهای ملی هوی ؛ ایغور ؛ تاتار ؛ قرقیز؛ قزاق؛ ازبک ؛ دونگ شیان ؛ سالا و بائو آن که از 18میلیون نفر جمعیت دارند به دین اسلام اعتقاد دارند . اکثر مسلمانان چین در مناطق خودمختار ایغور سین جیانگ ، هوی نینگ شیا و استانهای گان سو ؛ چین های و یونن زندگی می کنند ؛ در استانها و شهرهای دیگر نیز مسلمانان پراکنده اند . اکنون در سراسر چین بیش از 30هزار مسجد و 40هزار روحانی ( آخوند و امام ) وجود دارند .

دین کاتولیک

دین کاتولیک چین از قرن هفتم میلادی چندین بار در چین راه یافت و پس از جنگ تریاک در سال1840 بطور گسترده رواج یافت . اکنون انجمن دین کاتولیک چین دارای یک صد ناحیه مذهبی ؛ حدود 5 میلیون پیرو و 5هزار کلیسا و سالن مذهبی ؛ 12 دانشکده الهیات است . در بیش از 20 سال گذشته انجمن دین کاتولیک چین 1500روحانی جوان را آموزش داده و بیش از یکصد روحانی به خارج از کشور برای تحصیل اعزام کرده است . از سوی دیگر این انجمن دارای سه هزار راهبه جوان و بیش از 200 راحبه با سابقه است ؛ در چین هر سال بیش از 50هزار نفر تعمید می گیرند و جمعا بیش از سه میلیون جلد انجیل به چاپ و نشر رسیده است .

 

دین مسیح

دین مسیح در اوائل قرن 19میلاد وارد چین شده و پس از جنگ تریاک بطور گسترده در چین رواج یافت . سال 1950 انجمن دین مسیح چین جنبش خودمختاری؛امرار معاش و تبلیغ مذهبی را برپا کرده و از مسیحیان دعوت کرد که نفوذ امپریالیسم را از بین برده و روحیه میهن پرستی را تبلیغ کنند تا هدف مزبور تحقق یابد . اکنون شمار پیروان دین مسیح به حدود 10 میلیون نفر و تعداد روحانیان به حدود 18هزار نفر ؛کلیساها به حدود 12هزار ومحلهای اجتماعی ساده برای برگزاری فعالیت مذهبی به حدود 25هزار رسیده است .


فرق كلي و اساسي دين و مذهب در چيست؟

 



 
پاسخ :

دين مجموعه سنت‏ها و روش هايي است كه از طرف خداوند براي بشر، فرستاده شده است(1)، و آنرا از دو جهت مي‏توان مورد بررسي قرار داد، يكي رابطه دين و شريعت‏هاي آسماني قبل از اسلام، و ديگري رابطه دين با مذاهب بوجود آمده در اسلام، اما در مورد جهت اول بايد گفت، آنچه از ظاهر آيات قرآن فهميده مي‏شود اين است كه شريعت معناي خاص و دين معناي عام دارد(2). به اين معنا كه از نظر قرآن كريم دين خدا از آدم تا خاتم يكي است و همه پيامبران اعم از صاحبان شريعت و غير آن به يك مكتب دعوت كرده ‏اند كه بهترين نام براي آن كلمه "اسلام" است، از اين جهت خداوند فرموده است كه: دين نزد خداوند همان اسلام است و تفاوت شرايع آسماني با يكديگر در دو چيز است يكي نسبت به مسائل فرعي و شاخه ‏اي كه بر حسب مقتضيات زمان و خصوصيات محيط و ويژگيهاي مردمي كه دعوت شده ‏اند، متفاوت شده است و ديگري نسبت به سطح تعليمات بوده است كه پيامبران بعدي بموازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را كه همه در يك زمينه بوده است. القاء كرده ‏اند، همچون دانش آموزي كه از يك كلاس به كلاس بالاتر مي‏رود. بنابراين از نظر قرآن فقط يك دين وجود دارد كه در مورد زمان تكامل مي‏يابد(3). 
پس فرق دين و شريعت در اين است كه دين يك معناي عام دارد كه شامل همه شريعت‏ها مي‏شود ولي شريعت اختصاص به يك پيامبر دارد و از اين جهت گاهي نسخ مي‏شود(4). اما رابطه دين با مذاهب فرقه‏هاي اسلامي در اين است كه دين يك معناي جامعي دارد و مذهب جزئيات آن را تبيين مي‏كند، يعني خطوط كلي در فرقه‏هاي اسلامي يكي است ولي در احكام جزئي، اختلافاتي وجود دارد و يا بعضي از بخش‏هاي دين حذف گرديده است. پيامبر اسلام دين خدا را به صورت كامل بيان فرمودند و پس از ابلاغ ولايت، خداوند صراحتاً اعلام فرمود كه: "امروز دين خود را كامل كردم و نعمت را بر شما تمام نمودم(5)". 
پس دين مجموع تعاليم آسماني است كه از سوي خداوند توسط پيامبران فرستاده شد. اما مذهب، كه به معناي راه و طريقه و آيين هم آمده، مقصود از آن اين است كه در ميان پيروان يك دين، به خاطر انديشه‏هاي ويژه، يا برداشت و تفسير خاص و... گروهي خود را از ديگران جدا مي‏كنند. اين اختلاف برداشت اگر در بعد اعتقاد باشد از آن به مذهب يا مذاهب كلامي ياد مي‏كنند و اگر در بخش احكام عملي باشد از آن به مذهب يا مذاهب فقهي ياد مي‏كنند. همه مذاهب وابسته‏ي به يك دين، اصول آن دين را مي‏پذيرند و در اين جهت با يكديگر مشتركند. 
براي واضح شدن مطلب و فرق بين دين و مذهب دو مثال مي‏آوريم: 
1- دين مسيحيت عبارت است از مجموعه‏ي تعاليم حضرت مسيح (ع)، پيروان اين دين به علل مختلف به سه مذهب تقسيم شده ‏اند: كاتوليك، ارتدوكس، پروتستان. 
2- دين اسلام، عبارت است از مجموعه تعاليمي كه حضرت محمد (ص) از طرف خداوند براي عادت و هدايت انسانها آورده است. مسلمانان به علل مختلف به گروه‏ها و مذاهب فقهي مختلف تقسيم شده ‏اند، مانند: مذهب جعفري، مذهب حنفي، مذهب حنبلي، مذهب شافعي و مذهب مالكي. 
منابع جهت مطالعه بيشتر: 
1- ختم نبوت، و مقدمه بر جهان بيني، ص165، مرتضي مطهري. 
2- الميزان، ج5، ص350، علامه محمد حسين طباطبايي. 
3- آشنايي با علوم اسلامي، كلام و عرفان، مقدمات كتاب، مرتضي مطهري. 
پي نوشت ها: 
1) و2- طباطبايي، محمد حسين، الميزان، (قم، انتشارات جامعه مدرسين) ج5، ص350. 
2) 
3) مرتضي مطهري، مقدمه ‏اي بر جهان بيني، (قم، انتشارات صدرا) ص165. 
4) علامه طباطبايي، الميزان، (قم، انتشارات جامعه مدرسين) ج5، ص351. 
5) مائده/3. 
 

 
صفحه قبل 1 صفحه بعد

امکانات سايت

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 842
بازدید دیروز : 32
بازدید هفته : 941
بازدید ماه : 3706
بازدید کل : 5396038
تعداد مطالب : 2208
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1